معنی کله پاشدن - جستجوی لغت در جدول جو
کله پاشدن
یکباره مریض شدن
یکباره مریض شدن
تصویر کله پاشدن
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر کله پا شدن
کله پا شدن
کَلِّه پا شُدَن
به سر درآمدن، از پا درآمدن، سرنگون شدن
به سر درآمدن، از پا درآمدن، سرنگون شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر کله پا شدن
کله پا شدن
یکباره مریض شدن، بهم خوردن حال
یکباره مریض شدن، بهم خوردن حال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر کله پا شدن
کله پا شدن
((~. شُ دَ))
سقوط کردن، در اثر سستی با سر افتادن
سقوط کردن، در اثر سستی با سر افتادن
فرهنگ فارسی معین